نتایج تحقیقی که اخیرا در فصلنامه رفاه اجتماعی، وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی منتشر شده است، باید زنگ خطر را برای مسوولان و دستاندرکاران فرهنگی و اجتماعی کشور به صدا درآورد.
خبر اقتصادی - این پژوهش که با حمایت مالی نهاد ریاستجمهوری و روی ۱۲۸۰ پسر و دختر دبیرستانی ۱۵ تا ۱۸ساله در مدارس شمال و جنوب تهران انجام شده است، نه تنها از افزایش چشمگیر رفتارهای پرخطر یا همان بهاصطلاح آسیبهای اجتماعی نشان دارد بلکه از کاهش سن بروز این رفتارهای پرخطر نیز خبر میدهد؛ آسیبهایی که طیف گستردهیی را دربرمیگیرد؛ از رفتارهای خشونتآمیز چون زد و خورد و حمل سلاح سرد گرفته تا مصرف مواد مخدر و الکل و غیره میتواند تبعات اجتماعی، فرهنگی و روانی عمده و جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد. گذشته از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که بدون شک بر بروز چنین رفتارهایی تاثیرگذار است، نوجوانان از یک سو به شکل ماهوی و به خاطر هیجان و شوری که ملازم با مقطع سنی آنان است و از سوی دیگر به خاطر عدم آگاهی از تبعات این رفتارهای پرخطر، از پتانسیل بیشتری برای ابتلا به آسیبهای اجتماعی و بروز رفتارهای پرخطری چون مصرف مواد مخدر، سیگار و مشروبات الکلی برخوردارند. رفتارهایی که شاید با انگیزه ایجاد لذت آغاز شوند اما در ادامه ممکن است به عادات رفتاری و شخصیتی فرد و به بخشی از وجود او بدل شوند. مشکلات خانوادگی و نبود رابطه مبتنی بر اعتماد و دوستی میان نوجوانان با والدین به علت مشغلههای کاری یا بیتوجهی والدین بهزعم بسیاری از کارشناسان و آسیبشناسان اجتماعی میتواند از جمله دلایل تزاید و افزایش بروز رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان باشد. همچنین خشک بودن فضای آموزشی و عدم بازنگری در محتوای آموزشی از دیگر مواردی است که از سوی کارشناسان به عنوان عامل افزایش رفتارهای پرخطر در میان جمعیت دانشآموزی عنوان میشود. در حالی که در صحبتهای مطرح شده از صاحبنظران و کارشناسان بر جای خالی مددکاران در مدارس کشور برای مقابله با رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی تاکید میشود، تلاش «تعادل» برای تماس با مسوولان و متولیان پیشگیری از آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش برای پاسخگویی در این رابطه و اقدامات صورت گرفته از سوی وزارت آموزش و پرورش بینتیجه ماند.
تحقیق منتشر شده در فصلنامه رفاه اجتماعی که در سال 1391 با پشتیبانی مالی صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران وابسته به نهاد ریاستجمهوری انجام گرفته اما امسال منتشر شده است، نشان میدهد که نیمی از این نوجوانان 15 تا 18ساله را دختران و نیمی دیگر را پسران تشکیل میدادند که 31.9درصد از این نمونه جمعیتی را نوجوانان 15ساله، 30.8درصد را نوجوانان 16ساله، 28.7درصد را 17سالهها و 8.6درصد را نوجوانان 18ساله تشکیل میدادند که از قومیتهای گوناگون فارس، آذری، لر، کرد و سایر موارد در نمونه بررسی وجود داشتند. نتایج این بررسی نشان میدهد که مصرف قلیان با 51.5درصد رایجترین رفتار پرخطر در میان دانشآموزان مورد بررسی بوده است. پس از مصرف قلیان، استعمال سیگار با 35.2درصد، تجربه رابطه جنسی با میل خود با 30.4درصد، کتک کاری در بیرون از خانه (جز مدرسه) با 28.1درصد و تجربه مصرف الکل با 27.4درصد به ترتیب رتبههای بعدی فراگیرترین رفتارهای پرخطر در میان دانشآموزان مورد بررسی را به خود اختصاص دادند. این در حالی است که تجربه مصرف کراک و هرویین هر یک با 1.5درصد، مصرف کوکایین با 2درصد، متادون 2.9 و تریاک 3.3درصد به ترتیب در پایینترین رتبهها از لحاظ میزان شیوع در میان جمعیت دانشآموزان مورد بررسی قرار گرفتند. این در حالی است که دکتر علیرضا نوروزی، رییس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت در گفتوگو با آنا از توافقی میان وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش برای پیشگیری از شیوع مصرف مواد دخانی در بین کودکان و نوجوانان خبر داده بود که طبق آن مقرر شده بود کودک یا نوجوانی که مواد دخانی یا مخدر مصرف میکند برای ارزیابی بیشتر به دانشگاههای علوم پزشکی معرفی شود. در همین رابطه انوشیروان محسنیبندپی، رییس سازمان بهزیستی کشور نیز چند روز پیش با اشاره به اینکه هیچ یک از آسیبهای کشور در سالهای اخیر نه تنها کاهش نیافته بلکه به صورت مداوم رو به گسترش بودهاند، از کاهش سن ابتلا به جرایم و اعتیاد خبر داد.
افزایش رفتارهای پرخطر معلول نگاه امنیتی
موسوی چلک، رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، در گفتوگو با «تعادل» و در پاسخ به این پرسش که چه عواملی میتواند باعث افزایش میزان بروز رفتارهای پرخطر در میان جمعیت دانشآموزان کشور در سالهای اخیر شده باشد با اشاره به اینکه کشور ما در شرایطی قرار دارد که با روند رو به رشد آسیبهای اجتماعی مواجهیم، میگوید: «شرایط فعلی و افزایش رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی در میان نوجوانان از جمله دانشآموزان پیامد یک غفلت چندین ساله در حوزه آسیبهای اجتماعی و حاکم بودن نگاه امنیتی، نظامی و قضایی در حوزه اجتماعی بوده است که به حاشیه رانده شدن مسائل و مشکلات اجتماعی را به دنبال داشته است که به نوبه خود با تنوع آسیبهای اجتماعی و کاهش سن این آسیبها همراه بوده است.» از نظر موسوی چلک، برخی آسیبهای اجتماعی از جمله مصرف مواد مخدر صنعتی، آسیبهای فضای مجازی و روابطی که طیفی از روابط جنسی نامشروع را دربرمیگیرد، همگی از یک مولفه مشترک برخوردارند که همان شادی آنی و هیجانی است. این مددکار اجتماعی با بیان اینکه این نشانهها این پیام را به ما میدهد که جامعه ما و علیالخصوص جوانان و نوجوانان خواهان شادیاند، خاطرنشان میکند: «اگر این نیاز به شادی از طرق مشروع برآورده نشود، مسلما از طرق و راههای نامشروع برآورده خواهد شد.» وی جوانپسند بودن آسیبهایی چون مصرف مواد مخدر صنعتی و آسیبهای فضای مجازی را دلیل کاهش سن آسیبهای اجتماعی میداند.
آموزش و پرورش سالمترین محیط اجتماعی
با این حال از نظر رییس انجمن مددکاری، آموزش و پرورش یکی از سالمترین محیطهای اجتماعی کشور است. وی با بیان اینکه بسیاری از نوجوانی که درگیر آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطرند، تحت تاثیر فضای مدرسه به این رفتارها اقدام نکردهاند، خاطرنشان میکند: «از آنجا که آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر متاثر از عوامل چندگانه است، فرد ممکن است خارج از محیط مدرسه به این رفتار گرویده یا تحت تاثیر آن قرار گرفته باشد. اما از آنجا که در خصوص دانشآموزان و مدارس این حساسیت بیشتر است، این تصور غلط ایجاد میشود که آموزش و پرورش محیطی آسیبزاست.» از نظر موسویچلک، آموزش و پرورش در مقام یکی از سالمترین فضاها و محیطهای اجتماعی از رابطهیی تنگاتنگ و مستمر با سه رکن دانشآموزان، اولیا و مربیان برخوردار است که بهواسطه این رابطه مبتنی بر اعتماد، از ظرفیتی ویژهیی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و ارتقای سلامت روانی برخوردار میشود. وی در ادامه میافزاید: «وزارت آموزش و پرورش از مدیرانی بهره میگیرد که با مساله آسیبهای اجتماعی ناآشنا نبوده و برنامهریزیهایی نیز در این زمینه صورت گرفته است، منتهی آموزش و پرورش درگیر مسائلی است که این وزارتخانه را به سوی نوعی روزمرگی برای تامین هزینههای جاری آن سوق داده است.» این در حالی است که حسین طلا، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز در همین رابطه و در گفتوگو با خبرگزاری آنا، با اشاره به اینکه تنها دغدغه آموزش و پرورش، بودجه است عنوان کرده بود که این وزارت آموزش و پرورش هیچ برنامهیی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی در بین دانشآموزان ندارد. نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، راهحل مقابله با این پدیده در میان جمعیت دانشآموزی را همکاری و مساعدت تمام وزارتخانهها از جمله وزارت بهداشت در زمینه اطلاعرسانی در خصوص عوارض رفتارهای پرخطر از جمله کشیدن قلیان و مصرف دخانیات و مواد مخدر عنوان کرده بود.
فراگیری، جامعیت و استمرار لازمه برنامهریزی
موسوی چلک، در خصوص نقش وزارت آموزش و پرورش در کاهش این رفتارهای پرخطر در میان دانشآموزان، دغدغههای مالی و تامین بودجه را عاملی میداند که باعث شده تا مسائلی چون آموزش مهارتهای اجتماعی و مهارتهای زندگی که از ظرفیت بالایی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی برخوردارند، در این سالها در نظام آموزشی کشور مغفول واقع شدند. علاوه بر این بنا به گفته موسوی چلک، برنامههای آموزش و پرورش در بحث پیشگیری از فراگیری، جامعیت و استمرار لازم و کافی برخوردار نبوده و بههمین خاطر نمیتوانند اثربخشی لازم و کافی را داشته باشند. از نظر او، نهادهایی چون انجمن اولیا و مربیان و سازمان دانشآموزی در این حوزه میتوانند فعال عمل کرده و نقش موثری ایفا کنند. رییس انجمن مددکاری اجتماعی کشور با اشاره به اینکه آموزش و پرورش نتوانسته از ظرفیت متخصصان و کارشناسان اجتماعی بهره بگیرد، میگوید: «این خلأ خود را عدم جذب مددکاران اجتماعی در کادر آموزشی مدارس به بهترین نحو نشان میدهد. همین مساله باعث میشود تا زمانی که دانشآموز در معرض آسیب و رفتار پرخطر قرار میگیرد، امکان مداخله موثر وجود نداشته باشد.»
مدارس شادیآفرین نیستند
مساله خشک بودن فضای آموزشی از جمله مواردی است که این کارشناس حوزه آسیبهای اجتماعی به عنوان یکی از دلایل افزایش رفتارهای پرخطر در جمعیت دانشآموزی بر آن انگشت گذاشته و میگوید: «محیط مدرسه و فضای آموزشی شادیآفرین نیست در حالی که دانشآموزان نه تنها باید بیشترین میزان شادابی را تجربه کنند بلکه باید این شادابی را به جامعه نیز تزریق کنند.» از نظر موسویچلک گذشته از فضای آموزشی، محتوای آموزشی نیز متناسب با نیاز روز باید مورد بازنگری قرار گیرد. وی در همین رابطه به تجربه کشور هند اشاره میکند در آن، ارزشها و هنجارهای اجتماعی مدام رصد شده و از طریق آموزش به معلمان و کادر آموزشی، دانشآموزان با فراگیری این ارزشها و هنجارها برای ورود به جامعه مهیا میشوند. وی در همین رابطه میافزاید: «گذشته از بحث سوادآموزی یکی از مسائلی که باید در نظام آموزش و پرورش کشور مورد توجه قرار بگیرد، بحث سواد اجتماعی است که دانشآموز را برای پذیرش نقشهای اجتماعی مهیا و آماده میکند.» از نظر این مددکار اجتماعی، نظام آموزش و پرورش بهواسطه برخورداری از عنصر اعتماد، دسترسی به جامعه هدف و ارتباط مستمر با سه ضلع مثلث آموزش یعنی دانشآموزان، اولیا و مربیان قادر به ایفای نقش موثری در این زمینه است. موسویچلک در پایان سخنان خود یکی از اقدامات لازم در راستای کاهش بروز رفتارهای پرخطر در میان دانشآموزان را در آن میداند که نظام آموزش و پرورش درهای خود را به روی تشکلهای غیردولتی و مردمی شناسنامهدار باز کرده تا از دانش و تجربیات آنها در زمینه مقابله با آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر بهره بگیرد.
مهارت اجتماعی مانعی در برابر آسیب اجتماعی
لیلا ارشد، مددکار اجتماعی و موسس خانه خورشید، در گفتوگو با «تعادل» در خصوص افزایش رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان علیالخصوص جمعیت دانشآموزی با اشاره به اینکه پدیدههایی چون آسیبهای اجتماعی به علت پیچیده بودن نیازمند نگاه همهجانبه، علمی و دقیق است، میگوید: «در نبود این نگاه همهجانبه، هر گونه اقدامی میتواند تبعات و تاثیرات منفی بهدنبال داشته باشد.» وی یکی از دلایل بروز و شیوع رفتارهای پرخطر در کشور ما که یک کشور جوان محسوب میشود را عدم آموزش شیوههای فرزندپروری و والدی برشمرده و میگوید: «فقدان مهارتهای اجتماعی و نداشتن ابزار و تکنیک از جمله دلایلی است که زمینه را برای بروز آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر مهیا میکند.» وی آموزش مهارتهای تصمیمگیری، مسوولیتپذیری و ارتباط بینفردی را از جمله روشها و راهکارهایی میداند که میتواند به افراد در عبور از بحران و صیانت در برابر آسیبهای اجتماعی کمک کند و در همین رابطه خاطرنشان میکند: «ما باید به دانشآموزان مهارتهایی را بیاموزیم که در نبود سازوکار نظارتی نیز بهمانند یک سازوکار خودکنترلی مانع از آن ارتکاب رفتار پرخطر توسط دانشآموز شود.» ارشد از این مهارتها و تکنیکهای اجتماعی به عنوان پیشگیری نوع اول نام برده که جامعه ما از فقدان آن در سالهای اخیر لطمات فراوانی خورده است. وی در همین رابطه میافزاید: «پدر و مادرهای امروزی به همان شیوهیی که توسط پدران و مادران خود تربیت شدهاند، اقدام به تربیت فرزندان خود میکنند که با شرایط زندگی در قرن 21 همخوانی و سنخیت ندارد.»
NGOها در خط مقدم مقابله با آسیبهای اجتماعی
این مددکار اجتماعی با اشاره به وجود مشکلات و معضلاتی چون فقر، حاشیهنشینی و بیکاری، این معضلات را زمینهساز بروز نارضایتی و عدم احساس شادی در افراد دانسته که در نبود تکنیکها و مهارتهای لازم میتواند خود را در آسیبهایی چون رفتارهای خشونتآمیز یا مصرف مواد مخدر و محرک به عنوان یک راه فرار و شکلی از تخلیه هیجانات روحی-روانی موقت و زودگذر بروز دهد. وی با اشاره به اینکه جامع ما یک جامعه در حال گذار است، خواستار توجه هر چه بیشتر سیاستگذاران و مسوولان به نقش سازمانهای مردمنهاد و مددکاران اجتماعی شده و در همین رابطه میگوید:
«NGOها و مددکاران اجتماعی که در خط مقدم مقابله با آسیبهای اجتماعی قرار دارند باید بتوانند در حوزههای تصمیمگیری و سیاستگذاری نقشآفرینی کنند و نظراتشان شنیده شود.» وی با اشاره به اینکه نهادها و سازمانها کمتر حاضر به پذیرش مسوولیت آسیبهای اجتماعی هستند، از بینتیجه ماندن طرح ایجاد نهاد شورای عالی کودک خبر داده و میگوید: «این نهاد برای اینکه بتواند نگاهی همهجانبه به مراحل رشد و تحول، سلامت و آسیبهای اجتماعی که کودکان و نوجوانان را تهدید میکند، داشته باشد، بنا بود نمایندگانی از تمام سازمانها، وزارتخانهها و نهادهای دولتی و همچنین NGOها را در برگیرد.» وی گذشته از پاسکاری میان سازمانها در خصوص عدم پذیرش مسوولیت، عدم اطلاع از وظایف و نقشهای سازمانی از جمله مشکلات موجود در بحث رسیدگی به آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر میداند که مانع از ایجاد زمینه مشترک برای همکاری میان نهادهای مسوول میشود.
جای خالی مددکاران اجتماعی در مدارس
این مددکار اجتماعی در ادامه با اشاره به اینکه آموزش مهارتهای اجتماعی و تکنیکها باید در مقاطع مختلف تحصیلی و به روشهای متنوع صورت گیرد، از عدم پذیرش سازمانها مردمنهاد از سوی وزارت آموزش و پرورش گلایه کرده و میگوید: «آموزش و پرورش در حالی پذیرای NGOها و نهادهای اجتماعی نیست که این نهادها از افرادی متخصص با دغدغههای اجتماعی تشکیل شدهاند.» وی با بیان اینکه تجربه ثابت کرده که مسوول پرورشی نمیتواند نقش مددکاری اجتماعی را داشته باشد، از وجود نمونههایی از اخراج دانشآموزان مبتلا به HIV یا معتاد به عنوان نخستین اقدام از سوی مدارس خبر میدهد و میگوید: «مدیران مدارس میترسند که به خاطر وجود دانشآموز معتاد در مدرسه، به این متهم شوند که عملکرد مناسبی نداشتهاند.» این مددکار اجتماعی با اشاره به اینکه در حل آسیبها و مسائل اجتماعی به جای آنکه به دنبال مقصر باشیم باید به دنبال راه پیشگیری و درمان بود، خاطرنشان میکند: «برخی نوجوانان که به خاطر داشتن والدین معتاد یا روانپریش، در معرض رفتارهای پرخطرند، نیازمند اقدامات ویژه از جمله مشاوره مستمرند.»
فقر و حاشیهنشینی عامل بروز رفتارهای پرخطر
وی در خصوص مراکز مشاورهیی که از سوی آموزش و پرورش اداره میشوند، با اشاره به اینکه ارزیابی و نظارت درستی از مراکز مشاور آموزش و پرورش وجود ندارد، از تماسهای والدینی خبر میدهد که از وجود چنین مراکزی بیاطلاعاند. وی با اشاره به اینکه مشاوره بحثی هزینهبر است و بسیاری از خانوادهها به علت مشکلات مالی و حاشیهنشینی استطاعت مالی پرداخت هزینههای مشاوران یا روانشناسان را ندارند، چاره را در ایجاد مراکز مشاورهیی میداند که این خدمات را به صورت رایگان یا ارزان به این افراد ارائه دهند. ارشد با اشاره به نقش موثر وزارت آموزش و پرورش در زمینه کاهش رفتارهای پرخطر در میان جمعیت دانشآموزی، علاوه بر اهتمام این وزارتخانه و سایر نهادها از جمله صدا و سیما در خصوص اطلاعرسانی و آگاهیبخشی هر چه بیشتر در خصوص وجود مراکز مشاوره، تقویت کادر مشاوره و بهرهگیری از مددکاران اجتماعی را از جمله راهکارهای موثر در زمینه پیشگیری از بروز و کاهش رفتارهای پرخطر در میان جمعیت دانشآموزانی عنوان میکند.
انتهای پیام/
آیینه رسانه ها :
خبر اقتصادی / غفلت چندین ساله در حوزه آسیبهای اجتماعی